محمدطاهای ما(جوجه طلایی ما)محمدطاهای ما(جوجه طلایی ما)، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

دردونه..یک عاشقانه آرام دگر

بدون عنوان

سلام به طاهای گل خودم ببخشید مامانی 1هفته بود که حالم اصلا خوب نبود و اصلا وقت نکردم بیام به دلنوشته های دفترچه خاطراتم سر بزنم .   این هفته که گذشت خیلی روزای سختی رو داشتم تهوع به اوج خودش رسیده بود شاید در روز به 7بار میرسید و در طول این هفته حتی اب هم نمی تونستم بخورم . یه روز خواب بودم تو خواب دیدم دارم غذا میخورم یه دفعه بلند شدم و رفتم سمت دستشویی و شروع کردم بالا آوردن .همش دکتر و دکتر . اما الان به لطف خدا و مامان جون عصمت و این آمپول ها بهترم . مامان جونت نمیزاره من هیچ قرصی بخورم چون میترسه یه اتفاق بدی برای تو بیفته .بنده خدا بخاطر اینکه بوی غذا منو اذیت میکنه غذا اماده میکنه حتی با سبزی و.... میده دایی...
19 ارديبهشت 1391
1